گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

هلالی جغتایی:یک شب القصه رو به شاه آورد رو به شاه جهان پناه آورد

❈۱❈
یک شب القصه رو به شاه آورد رو به شاه جهان پناه آورد
با تن زار و سینه ی غمناک دل مجروح و دیدهٔ نمناک
❈۲❈
هر قدم رو به خاک می‌مالید از دل دردناک می‌نالید
هر دم آهی کشیدی از دل تنگ تا از آن آه سوختی دل سنگ
❈۳❈
از غم دل به سینه سنگ زدی با دل از کینه طبل جنگ زدی
رخ بر آن خاک آستان سودی آستان را ز بوسه فرسودی
❈۴❈
گفتی این آستانه محترم‌ست سگ این کوی آهوی حرم‌ست
هر که او ره بدین طرف دارد پای او بر سرم شرف دارد
❈۵❈
بر در شاه دید شیر سگی سگ نگویم پلنگ تیزتگی
داغ مهر و وفا نشانی او خواب مردم ز پاسبانی او
❈۶❈
گفتش ای سرور وفاداران در وفا بهتر از همه یاران
گفت ای از می وفا سرمست روز و شب هیچ خورد و خوابت هست؟
❈۷❈
رشتهٔ دوستی‌ست هر رگ تو تو سگ کوی یار و من سگ تو
پنجه و ناخنت به خون شکار سرخ همچون گلست و تیز چو خار
❈۸❈
دست تو در حناست گل دسته گل سرخ آن کف حتا بسته
کف پای توراست نقش نگین در نگین تو جمله روی زمین
❈۹❈
بارها صید فربه آوردی خود قناعت به استخوان کردی
هست شکل دم تو قلابی که مرا می‌کشد به هر بابی
❈۱۰❈
شب‌روانی که قلب و حیله‌گرند از تو شب تا به روز بر حذرند
گریه کرد و ز دیده آبش داد وز دل خون‌چکان کبابش داد

فایل صوتی شاه و درویش بخش ۱۹ - رفتن گدا به شب بر در شاه‌زاده

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها