گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

حیدر شیرازی:بتم چو ساغر یاقوت ناب می‌گیرد گل از حرارت می در گلاب می‌گیرد

❈۱❈
بتم چو ساغر یاقوت ناب می‌گیرد گل از حرارت می در گلاب می‌گیرد
از آن نفس که بدیدم به خواب چشم خوشت گمان مبر که مرا بی‌تو خواب می‌گیرد
❈۲❈
مگر ز روی تو یک ذره می‌شود پیدا که مه هلال شد و آفتاب می‌گیرد
فروغ چهرهٔ خوبت که آب رویم برد چه آتشی است که در شیخ و شاب می‌گیرد
❈۳❈
من از برت نگریزم که الچی غم تو چو رستم است که افراسیاب می‌گیرد
درون کوی خرابات نیستی، حیدر به یاد لعل تو جام شراب می‌گیرد
❈۴❈
فروغ بادهٔ لعلی درون جام بلور چو آتش است که از روی آب می‌گیرد

فایل صوتی دیوان مونس الارواح شمارهٔ ۴۰ - و له ایضا

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها