گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

حیدر شیرازی:بیا که درد مرا از لب تو درمان است ببین که چون سر زلفت دلم پریشان است

❈۱❈
بیا که درد مرا از لب تو درمان است ببین که چون سر زلفت دلم پریشان است
گرم به باد دهی، ز آتش تو خاک شوم که خاک پای تو خوشتر ز آب حیوان است
❈۲❈
اگر اسیر کمند تو می شوم، چه شود اسیر گلشن رویت هزاردستان است
به یوسف نکنم نسبت ای عزیز! که تو هزار یوسفت اندر چه زنخدان است
❈۳❈
ترنج غبغب و نار برش اگر بینی مگو ز سیب سپاهان چرا که به ز آن است
تن ضعیف من از مهر عالم افروزش چو ماه یک شبه از چشم خلق پنهان است
❈۴❈
مرا ز فندق وبادام می کند گریان شکرلبی که دهانش چو پسته خندان است
غبار خط که نوشتی، به نسخ حاجت نیست محقق است که خط تو به ز ریحان است
❈۵❈
مسوز حیدر بیدل چو عود در مجلس که همچو نای ز چنگ غم تو نالان است

فایل صوتی دیوان مونس الارواح شمارهٔ ۴۴ - و له ایضا

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها