گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

حمید مصدق: میان این برهوت این منم من مبهوت

❈۱❈
میان این برهوت این منم من مبهوت
بیا بیا برویم به آستانه گلهای سرخ در صحرا
❈۲❈
و مهربانی را ز قطره قطره باران ز نو بیاموزیم
بیا بیابرویم به سبزه زار که گسترده سینه در صحرا
❈۳❈
بیا که سبزه ‌آندشت را لگد نکنیم و خواب راحت پروانه را نیاشوبیم
گیاه تشنه لب دشت را به شادابی ز آب چشمه شراب شفا بنوشانیم
❈۴❈
بیا بیا برویم و مهربانی خود را به خاک عرضه کنیم
که دشت تشنه عشق است و شهر بیگانه بیا بیا برویم
❈۵❈
که نیست جای من و تو کهجای شیون نیز
نه سوز سرما اینجا که خشمی آتش وار
❈۶❈
به شاخه سر نزده هر جوانه می سوزد
نه پر گشود پرنده در اوج در پرواز که شعله های غضب جوجه پرستو را
❈۷❈
درون بیضه به هر آشیانه می سوزد تمام مرتجعان غول گول دنیایند
همیشه سد بلندی به راه فردایند بیا بیا برویم
❈۸❈
که در هراس از این قوم کینه توزم من و سخت می ترسم
که کار را به جنون و مهربانی ما را به خاک و خون بکشند
❈۹❈
چگونه می گویی به هر کجا که رویم آٍمان همین رنگ است
بیا بیا برویم آه من دلم تنگ است
❈۱۰❈
بیا بیا برویم کجاست نغمه عشق و نسیم آزادی
در این کویر نبینم نشان آبادی نشانه شادی
❈۱۱❈
دلم گرفت از این شیوه های شدادی بیا بیا برویم
خوشا رستن و رفتن به سوی آزادی
❈۱۲❈

فایل صوتی از جدایی ها ( دفتر دوم) بخش۳

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها