حمید مصدق:تو را هنوز اگر همتی به جا مانده ست سفر کنیم
❈۱❈
تو را هنوز اگر همتی به جا مانده ست
سفر کنیم
سفر
سفر ادامه بودن
❈۲❈
ز سینه زنگ کدورت زدودن است
آری
سفر کنیم و نیندیشیم
اگر چه ترس در این شب که از شبانه ترین است
❈۳❈
اگرچه با شم شومم همیشه ترس قرین است
سفر کنیم سفر
دراین سیاهی شب این شب پر از ترفند
از این هیکل ترس آفرین چه می ترسی ؟
❈۴❈
مترسکان سر خرمنند و با بادی
چو بید می لرزند
سفر به عزم گریز ؟
این گمان مبر که مرا
❈۵❈
سفر به عزم ستیز است
سفر شکفتن آغاز و ترجمان شکوه است
سفر به عزم رهایی ز خیل اندوه است
سفر به عزم رسیدن به صبح هشیاری ست
❈۶❈
سفر کنیم
سفر ابتدای بیداری ست
سفر کنیم و ببینیم
تمام مزرعه از خوشههای گندم پر
❈۷❈
و هیچ دست تمنا
دریغ سنبله ها را درو نخواهد کرد
دروگران همه پیش از درو
درو شده اند
❈۸❈
کامنت ها