گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

حمید مصدق:کسی به سوک نشست و در مصیبت آن روزهای خوب گریست

❈۱❈
کسی به سوک نشست و در مصیبت آن روزهای خوب گریست
کسی نمی داند که پشت پنجره آواز کیست می اید
❈۲❈
که کیست می خواند کسی به سوک نشست
که سوکوار جوانی ست سوکوار امید و سوکوار گذشتن و برنگشتن هاست
❈۳❈
کسی نمی داند که پشت پنجره رودی ست در سیاهی شب
چرا نسیم چرا آن نسیمروحنواز
❈۴❈
میان برگ درختان نمی وزد امشب ؟ همیشه تنهایی در آستانه وحشت
در آستانه تب کسی سراغ مرا از کسی نمی گیرد
❈۵❈
که هستیم تنها در انعکاس صدایی ز دور می اید
و در سیاهی شبها رسوب خواهد کرد
❈۶❈
هنوز می گذرم نیمه های شب در شهر مگر که لب بگشاید به خنده پنجرهای
کجاست دست گشاینده ؟ خواب سنگین است
❈۷❈
مرا به یاد بیاور مرا ز یاد مبر
که انعکاس صدایم درون شب جاری ست کسی نمی داند
❈۸❈
که در سیاهی شب دشنه ای ست در پشتم که در سیاهی شب خنجری ست در کتفم
مرا ندیدی دیگر مرا نخواهی دید
❈۹❈
که پشت پنجره سرشار از سیاهی شب که پشت پنجره آواز دیگری جاری ست
میان خلوت خاموشی شب دشمن بخوان زمزمه آواز
❈۱۰❈
سکوت را بشکن چرا فراموشی ؟
چگونه خاموشی ؟ به گوش خویش مگر بشنویم این آواز
❈۱۱❈
که عاشقان قدیمی دوباره می خوانند مرا به نام
ترا به نام که نام
❈۱۲❈
نام من و توست عشق آواز است
مرا به نام بخوان این سکوترابشکن چرا ؟
❈۱۳❈
که زمزمه از ایه های اعجاز است دریغ و درد که شرمنده ایم شرمنده
که هست فرصت آواز و نیست خواننده

فایل صوتی از جدایی ها ( دفتر دوم) بخش۱۴

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها