حمید مصدق: همیشه می خواندم و لاله های دو گوشت را
❈۱❈
همیشه می خواندم
و لاله های دو گوشت را
به سحربارترین نغمه گرم می کردم
و سنگ سخت دلت را
❈۲❈
به شعله سخن گرم نرم می کردم
مرا به گوشه چشمان خود محبت کن
به بزم گرم دلاویز میگساران بر
مرا
❈۳❈
به باغهای سخاوت
به بوسا زاران بر
مرا چو چلچله دعوت
به چهچه خود کن
❈۴❈
به چشمه ساران بر
مرا
به تاب تحمل فرا بخوان به صبوری
از لوح خاطره ام خاطرات تلخ بشوی
❈۵❈
از این تکدر دیرینه ام رهایی بخش
مرا به خلوت خاص خود آشنایی بخش
کامنت ها