گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

حمید مصدق:زمانی دور در ایرانشهر

❈۱❈
زمانی دور در ایرانشهر
همه در بیم نفس در تنگنای سینه ها محبوس
❈۲❈
همه خاموش و هر فریاد در زنجیر
و پای آرزو در بند هزار آهنگ و آوای خروشان بود و شب خاموش
❈۳❈
فضای سینه از فریاد ها پر بود و لب خاموش و باد سرد
چونان کولی ولگرد به هر خانه به هر کاشانه سر می کرد
❈۴❈
وبا خشمی خروشان شعله روشنگر اندیشه را می کشت
شب تاریک را تاریکتر می کرد نه کس بیدار
❈۵❈
نه کس را قدرت گفتار همه در خواب
همه خاموش به کاخ اندر
❈۶❈
که گرداگرد آن را برج و بارو تا دل قیرگون دریای وارون بود
نشسته اژدهک دیوخو بر روی تخت خویشتن هشیار
❈۷❈
مبادا کس شود بیدار لبانش تشنه خون بود
نمانده دور ز چشم و گوش او پنهان ترین جنبش
❈۸❈
لبش را می فشرد آهسته با دندان غمین پژمان
چنین با خویشتن نجوای گنگی داشت جز اینم آرزویی نیست
❈۹❈
که ریزم زیر تیغ خویش خون مردمان هفت کشور را ولیکن برنمی آورد هرگز آرزویش را
اردویسور آناهیتا که نیک است او
❈۱۰❈
که پاک است او که در نفرت ز خوی اژدهک است او
در آن دوران در ایرانشهر همه روزش چو شبها تار
❈۱۱❈
همه شبها ز غم سرشار نه در روزش امیدی بود
نه شامش را سحرگاه سپیدی بود نه یک دل در تمام شهر شادان بود
خورک صبح و ظهر و شام ماران دو کتف اژدهک پیر
مدام از مغز سرهای جوانان این جوانمردان ایران بود
❈۱۲❈
جوانان را به سر شوری است توفانزا امید زندگی در دل
ز بند بندگی بیزار و این را اژدهک پیر می دانست
❈۱۳❈
از اینرو بیشتر بیم و هراسش از جوانان بود

فایل صوتی درفش کاویان قسمت ۱

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها