گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

حمید مصدق: بهار آمد و بشکفت غنچه ذهنش خدا کند ز کرم کاشکی نصیب منش

❈۱❈
بهار آمد و بشکفت غنچه ذهنش خدا کند ز کرم کاشکی نصیب منش
هر آن کسی که ببند چنین فرشته فتد کجا فریب دهد صد هزار اهرمنش
❈۲❈
نهفته در لب او معجزات عیسایی به جسم مرده من روح می دمد سخنش
لطیف هست چنان برگ گل رخ زیبایش لطیفتر بود از برگهای غنچه تنش
❈۳❈
کبود می شود آن مرمر بلند اندام اگر که بوسه زنم در خیال بر بدنش
در این جهان به چه او را همی کنم تشبیه که در لطافت و خوبی برد به خویشتنش
❈۴❈
برای عاشق صادق وطن نخواهی یافت کجاست دلبر عاشق همان بود وطنش
نیامدی که ببینی سرشک چشم حمید کنون بیا و ببین همچو شمع سوختنش

فایل صوتی سالهای صبوری مرمر بلند اندام

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها