گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

حمید مصدق:من مرگ نور را باور نمی کنم

❈۱❈
من مرگ نور را باور نمی کنم
و مرگ عشقهای قدیمی را مرگ گل همیشه بهاری که می شکفت
❈۲❈
در قلبهای ملتهب ما مانند ذره ذره مشتاق
پرواز را به جانب خورشید آغاز کرده بودم
❈۳❈
با این پرشکسته تا آشیان نور
پرواز کرده بودم من با چه شور و شوق
❈۴❈
تصویر جاودانه آن عشق پاک را در خویش داشتم
اینک منم نشسته به ویرانسرای غم اینک منم گسسته ز خورشید و نور و عشق
❈۵❈
در قلب من نشسته زمستان در پا من را نشانده اند
من را به قعر دره بی نام و بی نشان با سر کشانده اند
❈۶❈
بر دست و پای من زنجیر و کند نیست
اما درون سینه من زخمی ست در نهان
❈۷❈
شعری ؟ نه
آتشی ست این ناسروده در دلم
❈۸❈
این موج اضطراب ما مانده ام ز پا
ولی آن دورها هنوز نوری ست شعله ای ست
❈۹❈
خورشید روشنی ست که می خواندم مدام
اینجا درون سینه من زخم کهنه ای ست که می کاهد مدام
❈۱۰❈
با رشک نوبهار بگویید زین قعر دره مانده خبر دارد
یا روز و روزگاری بر عاشق شکسته گذر دارد ؟
❈۱۱❈

فایل صوتی سالهای صبوری رشک نوبهار

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها