حمید مصدق: کاش آن آینه ای بودم من که به هر صبح تو را می دیدم
❈۱❈
کاش آن آینه ای بودم من
که به هر صبح تو را می دیدم
می کشیدم همه اندام تو را در آغوش
سرو اندام تو با آنهمه پیچ
❈۲❈
آنهمه تاب
آنگه از باغ تنت می چیدم
گل صد بوسه ناب
کامنت ها