همام تبریزی:چه می خورده است چشم نیمخوابش که او مست است وهشیاران خرابش
❈۱❈
چه می خورده است چشم نیمخوابش
که او مست است وهشیاران خرابش
زهی بیداری بختم در آن شب
که آید خواب تا بینم به خوابش
❈۲❈
اگر پرسد که بی ما زنده چونی
نخواهد بود جز حیرت جوابش
اگر آن زلف چون شبهای هجران
نگشتی سایهبان آفتابش
❈۳❈
نظر را کی بدی ز اشراق رویش
مجالی با جمال بینقابش
همام از باده مستغنیست ساقی
که می خورد از لب چون لعل نابش
کامنت ها