گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

همام تبریزی:تا نفس هست به روی تو برآید نفسم ور کنم بی تو نظر سوی کسی هیچ کسم

❈۱❈
تا نفس هست به روی تو برآید نفسم ور کنم بی تو نظر سوی کسی هیچ کسم
در تمنای تو شد عمر و نمی‌دانم من کاخرالامر به مقصود رسم یا نرسم
❈۲❈
مشکن بال نشاطم تو به پیمان‌شکنی گر نیم باز هوای تو نه آخر مگسم
کردم اندیشه ز عشقت نبرم جان به کنار این چه سیلی‌ست که بگرفت چنین پیش و پسم
❈۳❈
تا نظر بر گل رخسار تو افتاد مرا صورت خوب نماید همه چون خار و خسم
عاشق روی توام جمله جهان می‌گویند نسبتم چون به تو کردند همین مایه بسم
❈۴❈
شد جوانی و نشد کم هوس عشق همام ای عزیزان چه کنم پیر نگردد هوسم

فایل صوتی غزلیات شمارهٔ ۱۴۰

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها

کاربر سیستمی
2021-06-22T20:28:25.0636612
تغییرات حاصل از پردازش تصحیحات ارسالی آقای پدرام شعبان‌زاده تغییر مصرع ۳ از «در تمنای تو شد عمر و نمی دانم من» به «در تمنای تو شد عمر و نمی‌دانم من» تغییر مصرع ۴ از «کاخرالامر به مقصود رسم بانرسم» به «کاخرالامر به مقصود رسم یا نرسم» تغییر مصرع ۵ از «مشکن بال نشاطم تو به پیمان شکنی» به «مشکن بال نشاطم تو به پیمان‌شکنی» تغییر مصرع ۶ از «کر نیم باز هوای تو نه آخر مگسم» به «گر نیم باز هوای تو نه آخر مگسم» تغییر مصرع ۸ از «این چه سیلی ست که بگرفت چنین پیش و پسم» به «این چه سیلی‌ست که بگرفت چنین پیش و پسم» تغییر مصرع ۹ از «تا نظر بر گل رخسار نو افتاد مرا» به «تا نظر بر گل رخسار تو افتاد مرا» تغییر مصرع ۱۱ از «عاشق روی توام جمله جهان می گویند» به «عاشق روی توام جمله جهان می‌گویند»