گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

همام تبریزی:تازه شود حیات ما چون بگشاید او دهن بوی گل است یا نفس آب حیات یا سخن

❈۱❈
تازه شود حیات ما چون بگشاید او دهن بوی گل است یا نفس آب حیات یا سخن
از نفسش مشام ما نافه مشک می‌شود شاید اگر برون بری مجمر عود از انجمن
❈۲❈
گر به چمن در آید او یاد نیاورد کسی با حرکات قامتش جنبش سرو و نارون
باد غبار کوی او برد سحر به بوستان چون بشنید بوی او گل بدرید پیرهن
❈۳❈
زان عرقی که می‌کند شرم ز عارضش روان آب نماند قطره را بر ورق گل و سمن
باد چو بوی زلف او داد به خاک کوی او تاجر از این زمین برد مشک به جانب ختن
❈۴❈
جان به لب تو داده‌ام پیش تو سر نهاده‌ام شمعی و شاهدان لگن جانی و دیگران بدن
جان من شکسته کی در نظر آوری تو چون زلف تو را هزار جان هست به زیر هر شکن

فایل صوتی غزلیات شمارهٔ ۱۵۴

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها

کاربر سیستمی
2021-06-22T20:28:30.279388
تغییرات حاصل از پردازش تصحیحات ارسالی آقای پدرام شعبان‌زاده تغییر مصرع ۱ از «پور تازه شود حبات ما چون بگشاید او دهن» به «تازه شود حیات ما چون بگشاید او دهن» تغییر مصرع ۳ از «از نفسش مشام ما نافه مشک میشود» به «از نفسش مشام ما نافه مشک می‌شود» تغییر مصرع ۹ از «زان عرقی که می کند شرم ز عارضش روان» به «زان عرقی که می‌کند شرم ز عارضش روان» تغییر مصرع ۱۲ از «تاجر ازین زمین برد مشک به جانب ختن» به «تاجر از این زمین برد مشک به جانب ختن» تغییر مصرع ۱۳ از «جان به لب تو داده ام پیش تو سر نهاده ام» به «جان به لب تو داده‌ام پیش تو سر نهاده‌ام» تغییر مصرع ۱۶ از «زلف تورا هز ارجان هست به زیر هرشکن» به «زلف تو را هزار جان هست به زیر هر شکن»