گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

همام تبریزی:غنچهٔ خندان فدا بادت چو بگشایی دهن آب حیوان است یا لب جان شیرین یا سخن

❈۱❈
غنچهٔ خندان فدا بادت چو بگشایی دهن آب حیوان است یا لب جان شیرین یا سخن
قامت سرو خرامان است یا بالای تو نه به بالایت نروید هیچ سروی در چمن
❈۲❈
این چنین سروی اگر یوسف بدیدی در قبا از گریبان تا به دامن پاره کردی پیرهن
با صفای عارضت هرگز ندارد نسبتی قطرهٔ شبنم سحرگه بر سر برگ سمن
❈۳❈
آب روی خود نگه دار از نظرها زینهار هم به چشم خویشتن بین آب روی خویشتن
با ختن میلی نداریم و ز مشکش فارغیم عشق با چین سر زلف تو باید باختن
❈۴❈
نیست زلفت را سر مویی به جانم التفات ای هزاران جان سر زلف تو را در هر شکن
گرچه نور چشم مایی شمع چون خوانم تو را هم ادب نبود که گویم آفتاب انجمن
❈۵❈
روی تو شمعی‌ست کز انوار قدس افروختند چشمهٔ خورشید باید شمع رویت را لگن
تا خیال قامتت بر چشمه چشم همام سایه‌ای افکند فارغ شد ز سرو و نارون

فایل صوتی غزلیات شمارهٔ ۱۵۶

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها

کاربر سیستمی
2021-06-22T20:28:30.7027077
تغییرات حاصل از پردازش تصحیحات ارسالی آقای پدرام شعبان‌زاده تغییر مصرع ۴ از «نه به بالایت نروید هیچسروی در چمن» به «نه به بالایت نروید هیچ سروی در چمن» تغییر مصرع ۸ از «قطرهٔ شبنم سحر که بر سر برگ سمن» به «قطرهٔ شبنم سحرگه بر سر برگ سمن» تغییر مصرع ۱۵ از «گرچه نور چشم مایی شمع چون خوانم تورا» به «گرچه نور چشم مایی شمع چون خوانم تو را» تغییر مصرع ۱۷ از «روی توشمعی ست کز انوار قدس افروختند» به «روی تو شمعی‌ست کز انوار قدس افروختند» تغییر مصرع ۲۰ از «سایه یی افکند فارغ شد ز سرو و نارون» به «سایه‌ای افکند فارغ شد ز سرو و نارون»