گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

همام تبریزی:عاشقی چیست به جان بندهٔ جانان بودن گر لبش جان طلبد دادن و خندان بودن

❈۱❈
عاشقی چیست به جان بندهٔ جانان بودن گر لبش جان طلبد دادن و خندان بودن
سوی زلفش نظری کردن و دیدن رویش گاه کافر شدن و گاه مسلمان بودن
❈۲❈
هست در چشمه خورشید ز رویت اثری چون توان منکر خورشید پرستان بودن
پرتو روی الهی چو بر انسان افتاد رسم شد شیفتۀ صورت خوبان بودن
❈۳❈
با چنین روی و لب انصاف غرامت باشد طالب جام جم و چشمهٔ حیوان بودن
گر نه روی تو بود من چه کنم باغ بهشت نتوان بهر گل و میوه به زندان بودن
❈۴❈
تا نسیم سر زلفت ز صبا بشنیدم کار ما هست چو زلف تو پریشان بودن
روی بنمای که صاحب‌نظران مشتاقند تا به کی زیر نقاب از همه پنهان بودن
❈۵❈
ره‌نشینان سر کوی تو را همچو همام غیرت آید نفسی همدم سلطان بودن

فایل صوتی غزلیات شمارهٔ ۱۶۱

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها

کاربر سیستمی
2021-06-22T20:28:31.4437509
تغییرات حاصل از پردازش تصحیحات ارسالی آقای پدرام شعبان‌زاده تغییر مصرع ۵ از «هست در چشمه خورشید زرویت اثری» به «هست در چشمه خورشید ز رویت اثری» تغییر مصرع ۶ از «چون توان منکر خورشید پر ستان بودن» به «چون توان منکر خورشید پرستان بودن» تغییر مصرع ۷ از «پر تو روی الهی چو بر انسان افتاد» به «پرتو روی الهی چو بر انسان افتاد» تغییر مصرع ۸ از «رسم شد شیفت صورت خوبان بودن» به «رسم شد شیفتۀ صورت خوبان بودن» تغییر مصرع ۱۵ از «روی بنمای که صاحب نظران مشتاقند» به «روی بنمای که صاحب‌نظران مشتاقند» تغییر مصرع ۱۷ از «ره نشینان سر کوی تو را همچو همام» به «ره‌نشینان سر کوی تو را همچو همام»