گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

همام تبریزی:می‌آمد و خلق شهر در پی وز شرم روان ز عارضش خوی

❈۱❈
می‌آمد و خلق شهر در پی وز شرم روان ز عارضش خوی
دزدیده به سوی من نظر کرد کز دوست مباش بی‌خبر هی
❈۲❈
در حال و ان یکاد برخواند هر کس که نظر فکند بر وی
خوبان جهان کمر ببستند در خدمت سرو دوست چون نی
❈۳❈
زاهد چو لبش بدید می‌گفت من توبه نمی‌کنم از این می
هر جا که فتاد عکس رویش گلزار همی شکفت در پی
❈۴❈
می‌رفت و همام در پی او فریادکنان که هجر تا کی

فایل صوتی غزلیات شمارهٔ ۱۷۶

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها

کاربر سیستمی
2021-06-22T20:28:35.8837862
تغییرات حاصل از پردازش تصحیحات ارسالی آقای پدرام شعبان‌زاده تغییر مصرع ۱ از «می آمد و خلق شهر در پی» به «می‌آمد و خلق شهر در پی» تغییر مصرع ۴ از «کز دوست مباش بی خبر هی» به «کز دوست مباش بی‌خبر هی» تغییر مصرع ۵ از «در حال وان یکاد بر خواند» به «در حال و ان یکاد برخواند» تغییر مصرع ۷ از «خوبان جهان کمر بیستند» به «خوبان جهان کمر ببستند» تغییر مصرع ۹ از «زاهد چو لبش بدید می گفت» به «زاهد چو لبش بدید می‌گفت» تغییر مصرع ۱۰ از «من توبه نمی کنم ازین می» به «من توبه نمی‌کنم از این می» تغییر مصرع ۱۳ از «می رفت و همام در پی او» به «می‌رفت و همام در پی او» تغییر مصرع ۱۴ از «فریاد کنان که هجر تا کی» به «فریادکنان که هجر تا کی»