همام تبریزی:ماه رویا دوش عزم جام و ساغر کردهای خواب دوشین در کنار یار دیگر کردهای
❈۱❈
ماه رویا دوش عزم جام و ساغر کردهای
خواب دوشین در کنار یار دیگر کردهای
دشمنم را تا سحرگه شمع مجلس بودهای
وز فروغ چهره ایوانش منور کردهای
❈۲❈
حلقههای زلف را یک یک زهم بگشودهای
بزم را از نکهت عنبر معنبر کردهای
تا نگردد همدمت از تلخی می ترشروی
زان لب شیرین دهانش پر ز شکّر کردهای
❈۳❈
دوستان را بر سر می هر کسی یاد آورد
دوش گویی با حریفان یاد چاکر کردهای
نرگست امروز با رویت گواهی میدهد
کانچه میگویم شب دوش ای سمنبر کردهای
❈۴❈
از همام احوال دوشین را نمییاری نهفت
کودکی این شیوه پندارم که کمتر کردهای
کامنت ها