گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

همام تبریزی:باز ای مطرب حدیثی در میان انداختی فتنه‌ای در مجلس صاحب‌دلان انداختی

❈۱❈
باز ای مطرب حدیثی در میان انداختی فتنه‌ای در مجلس صاحب‌دلان انداختی
راز ما را فاش کردی در میان خاص و عام وین حکایت در زبان این و آن انداختی
❈۲❈
عارفان را با پری‌رویان کشیدی در سماع بلبلان مست را در گلستان انداختی
ای نگار سرو قامت تا به میدان آمدی با تو هر عاشق که آمد در میان انداختی
❈۳❈
فتنه را بیدار کردی زان دو چشم نیم خواب گفت و گوی عشق بازی در جهان انداختی
گرچه انسانی خدا از نور پاکت آفرید همچو عیسی عالمی را در گمان انداختی
❈۴❈
تا که بشنیدیم بویی های و هویی می‌زدیم روی بنمودی و ما را از زبان انداختی
عشق نگذارد که شب‌ها دیده را برهم نهیم خواب‌ها را بر سر آب روان انداختی

فایل صوتی غزلیات شمارهٔ ۱۸۰

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها

کاربر سیستمی
2021-06-22T20:28:37.1284139
تغییرات حاصل از پردازش تصحیحات ارسالی آقای پدرام شعبان‌زاده تغییر مصرع ۲ از «فتنه یی در مجلس صاحب دلان انداختی» به «فتنه‌ای در مجلس صاحب‌دلان انداختی» تغییر مصرع ۵ از «عارفان را با پری رویان کشیدی در سماع» به «عارفان را با پری‌رویان کشیدی در سماع» تغییر مصرع ۱۳ از «تا که بشنیدیم بویی های و هویی می زدیم» به «تا که بشنیدیم بویی های و هویی می‌زدیم» تغییر مصرع ۱۵ از «عشق نگذارد که شب ها دیده را برهم نهیم» به «عشق نگذارد که شب‌ها دیده را برهم نهیم» تغییر مصرع ۱۶ از «خواب ها را بر سر آب روان انداختی» به «خواب‌ها را بر سر آب روان انداختی»