گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

همام تبریزی:بشنو ز نی سماعی به زبان بی‌زبانی شده بی‌حروف گویا همه صوت او معانی

❈۱❈
بشنو ز نی سماعی به زبان بی‌زبانی شده بی‌حروف گویا همه صوت او معانی
بگشای سمع جان را چو گشادنی زبان را که حدیث سر شنیدن نه به گوش سر توانی
❈۲❈
ز نی است مستی ما نه ز می بزن زمانی که حریف خوش نفس به ز شراب ارغوانی
نفسی ز نی روان شد نفسی حیات جان شد اثری نمود بادی پس از آب زندگانی
❈۳❈
ز سماع نی کسی را خبری بود که یابد نظری ز مهرورزان اثری ز مهربانی
بگذار نیشکر را که به ذوق می‌نماید نی بی‌نوا ز شکر به نوا شکرفشانی
❈۴❈
چو شدند گرم یاران منشین که آتش از نی نه چنان گرفت در دل که نشاندش توانی
مدهید ای حریفان می عشق جز به ایشان که به وقت خرقه بازی نکنند سرگرانی
❈۵❈
نشوی خجل که لافی زنی از ولایت دل به خیال رنگ و بویی ز وصال باز مانی
به سماع چون درآیی زخیال خویش بگذر نفسی مگر نظر را به جمال او رسانی
❈۶❈
وگر آن نظر میسر نشود تو را همان بس که کنند التفاتی به جواب لن ترانی
چو همام بی‌زبان شد ز بیان ذوق عاجز بشنو ز نی حکایت به زبان بی زبانی

فایل صوتی غزلیات شمارهٔ ۲۰۸

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها

کاربر سیستمی
2021-06-22T20:28:47.6184993
تغییرات حاصل از پردازش تصحیحات ارسالی آقای پدرام شعبان‌زاده تغییر مصرع ۱ از «بشنو زنی سماعی به زبان بی زبانی» به «بشنو ز نی سماعی به زبان بی‌زبانی» تغییر مصرع ۲ از «شده بی حروف گویا همه صوت او معانی» به «شده بی‌حروف گویا همه صوت او معانی» تغییر مصرع ۴ از «که حدیث سیر شنیدن نه به گوش سر توانی» به «که حدیث سر شنیدن نه به گوش سر توانی» تغییر مصرع ۵ از «زنی است مستی ما نه ز می بزن زمانی» به «ز نی است مستی ما نه ز می بزن زمانی» تغییر مصرع ۶ از «که حریف خوش نفس به زشراب ارغوانی» به «که حریف خوش نفس به ز شراب ارغوانی» تغییر مصرع ۷ از «نفسی زنی روان شد نفسی حیات جان شد» به «نفسی ز نی روان شد نفسی حیات جان شد» تغییر مصرع ۹ از «ز سماع نی کسی را خبری بود که یا بد» به «ز سماع نی کسی را خبری بود که یابد» تغییر مصرع ۱۰ از «نظری ز مهر ورزان اثری ز مهربانی» به «نظری ز مهرورزان اثری ز مهربانی» تغییر مصرع ۱۱ از «بگذار نیشکر را که به ذوق می نماید» به «بگذار نیشکر را که به ذوق می‌نماید» تغییر مصرع ۱۲ از «نی بی نوا ز شکر به نوا شکر فشانی» به «نی بی‌نوا ز شکر به نوا شکرفشانی» تغییر مصرع ۱۴ از «نه چنان گرفت در دل که نشاندنش توانی» به «نه چنان گرفت در دل که نشاندش توانی» تغییر مصرع ۱۹ از «به سماع چون در آیی زخیال خویش بگذر» به «به سماع چون درآیی زخیال خویش بگذر» تغییر مصرع ۲۲ از «که کننده التفاتی به جواب لن ترانی» به «که کنند التفاتی به جواب لن ترانی» تغییر مصرع ۲۳ از «چو همام بی زبان شد ز بیان ذوق عاجز» به «چو همام بی‌زبان شد ز بیان ذوق عاجز» تغییر مصرع ۲۴ از «بشنو زنی حکایت به زبان بی زبانی» به «بشنو ز نی حکایت به زبان بی زبانی»