گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

همام تبریزی:در غیرتم که با خود همراز و همنشینی در آب عکس خود را زنهار تا نبینی

❈۱❈
در غیرتم که با خود همراز و همنشینی در آب عکس خود را زنهار تا نبینی
آیینه را نخواهم در صحبتت که زانجا دانی که تا چه غایت زیبا و نازنینی
❈۲❈
آنگه که دیده باشی رویی بدین ملاحت از خود به سر نیایی با ما کجا نشینی
زلف تو را نگویم عنبر کادب نباشد با گرد خاک کویت گویم که عنبرینی
❈۳❈
خورشید پیش رویت آید به سجده گوید ای صانعی که از گل خورشید آفرینی
هر کاو لب تو دیده انگشت و لب گزیده حیران حسن رویت صورت‌گران چینی
❈۴❈
گل کیست تا به رویت نسبت کند همامش یا مشک تا به مویت گوید که همچنینی

فایل صوتی غزلیات شمارهٔ ۲۱۱

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها

کاربر سیستمی
2021-06-22T20:28:48.5076395
تغییرات حاصل از پردازش تصحیحات ارسالی آقای پدرام شعبان‌زاده تغییر مصرع ۱ از «در غیر تم که با خود همراز و همنشینی» به «در غیرتم که با خود همراز و همنشینی» تغییر مصرع ۵ از «آنکه که دیده باشی روبی بدین ملاحت» به «آنگه که دیده باشی رویی بدین ملاحت» تغییر مصرع ۱۱ از «هر کار لب تو دیده انگشت و لب گزیده» به «هر کاو لب تو دیده انگشت و لب گزیده» تغییر مصرع ۱۲ از «حیران حسن رویت صورتگران چینی» به «حیران حسن رویت صورت‌گران چینی» تغییر مصرع ۱۴ از «با مشک تا به مویت گوید که همچنینی» به «یا مشک تا به مویت گوید که همچنینی»