همام تبریزی:یاری که رخش قبله صاحبنظران است چشم و دل مردم به جمالش نگران است
❈۱❈
یاری که رخش قبله صاحبنظران است
چشم و دل مردم به جمالش نگران است
خواهم که ببوسم قدمش نیست مجالم
هر جا که نهم دیده سر تاجوران است
❈۲❈
پیداست که از وصل تو حاصل چه توان یافت
چون وصل تو را خوی جهان گذران است
ای باخبرانِ تو همه بیخبر از خود
وین بیخبری آرزوی باخبران است
❈۳❈
وصل تو که محبوبتر از عمر و جوانیست
حیف است که او نیز چو عمرم گذران است
گر چشم تورا میل به خون ریختن ماست
ما نیز بر آنیم که چشم تو بر آن است
کامنت ها