همام تبریزی:خرامان میرود آن سرو قامت جهانی را از آن قامت قیامت
❈۱❈
خرامان میرود آن سرو قامت
جهانی را از آن قامت قیامت
مؤذن گر ببیند قامتت را
فراموشش شود تکبیر و قامت
❈۲❈
امام از شوق آن شکل و شمایل
به قوّالان دهد مزد امامت
گرت باشد گذر در خانقاهی
نماند شیخ بر راه سلامت
❈۳❈
مریدان ز اربعین آیند بیرون
تو را بینند و سوزند از ندامت
بود دایم شب قدر آن دلی را
که سازد در سر زلفت اقامت
❈۴❈
به عهد چشم مست دل فریبت
بود بر جان مستوران غرامت
بگو ای آن که ما را میدهی پند
تویی یا ما سزاوار ملامت
❈۵❈
همام از عشق چون دارد نصیبی
نجوید منصب زهد و کرامت
کامنت ها