گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

همام تبریزی:چشم مستش دوش می‌دیدم به خواب کرده بود از ناز آغاز عتاب

❈۱❈
چشم مستش دوش می‌دیدم به خواب کرده بود از ناز آغاز عتاب
گفت کای مشتاق خوابت می‌برد هل یکون النوم بعدی مستطاب
❈۲❈
شرم بادت آن همه دعوی چه بود چشم عاشق را بود پروای خواب
هر که در هجران بیاساید دمی جاودان از دوست ماند در حجاب
❈۳❈
خوابم از بهر خیالت آرزوست من عتابت را همین دارم جواب
حال ما دور از تو می‌دانی که چیست حال چشم بی‌نصیب از آفتاب
❈۴❈
در فراقت آنچه بر ما می‌رود اهل دوزخ را نباشد آن عذاب
آب حیوانی و ما در آتشیم وه که گر بنشانی آن آتش به آب
❈۵❈
بی تو از خوبان نیاساید همام تشنه کی سیراب گردد از سراب

فایل صوتی غزلیات شمارهٔ ۹

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها

علی حصاری
2020-05-02T23:53:41
بیت 8 ما در آتشیم درست است
منصور
2020-05-20T08:09:59
من در آتشم یا ما در آتشیم
کاربر سیستمی
2021-06-22T20:28:01.051587
تغییرات حاصل از پردازش تصحیحات ارسالی آقای پدرام شعبان‌زاده تغییر مصرع ۱ از «چشم مستش دوش میدیدم به خواب» به «چشم مستش دوش می‌دیدم به خواب» تغییر مصرع ۳ از «گفت کای مشتاق خوابت می برد» به «گفت کای مشتاق خوابت می‌برد» تغییر مصرع ۱۱ از «حال ما دور از تو میدانی که چیست» به «حال ما دور از تو می‌دانی که چیست» تغییر مصرع ۱۲ از «حال چشم بی نصیب از آفتاب» به «حال چشم بی‌نصیب از آفتاب» تغییر مصرع ۱۳ از «در فراقت آنچه بر ما می رود» به «در فراقت آنچه بر ما می‌رود» تغییر مصرع ۱۵ از «آب حیوانی و ما در آتشم» به «آب حیوانی و ما در آتشیم»