گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

همام تبریزی:چو چشم مست بدان زلف تابدار آید اسیر بند کمندت به اختیار آید

❈۱❈
چو چشم مست بدان زلف تابدار آید اسیر بند کمندت به اختیار آید
دلی که در شکن زلف بی‌قرار افتاد عجب بود که دگر با سر قرار آید
❈۲❈
نظر جدا نکند از کمان ابرویت اگر ز چشم تو صد تیر بر شکار آید
میان چشم جهان‌بین خود کنم جایش اگر ز کوی تو گردی بدین دیار آید
❈۳❈
روم به کوی تو پنهان و غیرتم باشد بر آن سگی که در آن منزل آشکار آید
برای مهره مقصود پیش چندین خصم که راست زهره که اندر دهان مار آید
❈۴❈
فتاد کشتی ما در میان غرقابی که راضیم که یکی تخته با کنار آید
کشم ملامت عشقت به رسم سربازان به راه عشق سلامت کجا به کار آید
❈۵❈
تو را ندید ملامتگرم وگر بیند ز گفته‌های خود انصاف شرمسار آید
هزار سال به آب حیات و خاک بهشت بپرورند مگر زین گلی به بار آید
❈۶❈
چو بلبلان به زمستان همام خاموش است در انتظار مگر بوی نوبهار آید

فایل صوتی غزلیات شمارهٔ ۹۶

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها

۲۴۶
2020-03-10T07:25:34
بیت هفتم: کشتی ها -> کشتی ما.
کاربر سیستمی
2021-06-22T20:28:14.2841194
تغییرات حاصل از پردازش تصحیحات ارسالی آقای پدرام شعبان‌زاده تغییر مصرع ۳ از «دلی که در شکن زلف بیقرار افتاد» به «دلی که در شکن زلف بی‌قرار افتاد» تغییر مصرع ۷ از «میان چشم جهان بین خود کنم جایش» به «میان چشم جهان‌بین خود کنم جایش» تغییر مصرع ۸ از «اگر زکوی تو گردی بدین دیار آید» به «اگر ز کوی تو گردی بدین دیار آید» تغییر مصرع ۹ از «روم به کوی تو پنهان و غیر تم باشد» به «روم به کوی تو پنهان و غیرتم باشد» تغییر مصرع ۱۰ از «بران سگی که دران منزل آشکار آید» به «بر آن سگی که در آن منزل آشکار آید» تغییر مصرع ۱۳ از «فتاد کشتی ها در میان غرقابی» به «فتاد کشتی ما در میان غرقابی» تغییر مصرع ۱۷ از «تو را ندید ملامتگرم و گر بیند» به «تو را ندید ملامتگرم وگر بیند» تغییر مصرع ۱۸ از «ز گفته های خود انصاف شرمسار آید» به «ز گفته‌های خود انصاف شرمسار آید» تغییر مصرع ۲۲ از «در انتظار مگر بوی نو بهار آید» به «در انتظار مگر بوی نوبهار آید»