همام تبریزی:همنفس شد سگ شبان با گرگ گله باسگ خوردکنون یاگرگ
❈۱❈
همنفس شد سگ شبان با گرگ
گله باسگ خوردکنون یاگرگ
دزد و خازن چو یار غار شوند
آفت مال شهریار شوند
❈۲❈
شیخ چون با مرید باده خورد
آب روی مربیان ببرد
چون که قواده گشت خواجه سرای
پرده بکسل در حرم بگشای
❈۳❈
با معلم چو گشت همبازی
طفل بازی بود به هم بازی
گاو و خره کرده باغبان در باغ
بانگی دارد که برد جوزی زاغ
❈۴❈
باغبان گرنه پاسبان باشد
زاغ بهتر زباغبان باشد
ابلهان را میان اهل خرد
چه تفاوت کند ز گفتن بد
❈۵❈
گر خری را به مرغزار بری
بر سر برگ گل رید زخری
ابلهان را حریف خویش مساز
عیش با زنگیان زشت مباز
کامنت ها