همام تبریزی:با روی تو شمع برفروزد عجب است با حسن تو دیده برندوزد عجب است
❈۱❈
با روی تو شمع برفروزد عجب است
با حسن تو دیده برندوزد عجب است
گفتی که ز شمع سوخت دستم ناگاه
خورشید که از شمع بسوزد عجب است
کامنت ها