حسینی:از مقام سرکشی بیرون برش ماراماره است میزن بر سرش
❈۱❈
از مقام سرکشی بیرون برش
ماراماره است میزن بر سرش
نفس بد فرمای از آنجا چون گذشت
در طریق بندگی لوامه گشت
❈۲❈
گه رود در کوی طاعت پارسا
گه شود قلاش بازار هوا
زین مقام اریک نفس بالا شود
مطمئنه گردد و زیبا شود
❈۳❈
چون برون شد از هوای خاک و آب
هر زمانش ارجعی آمد خطاب
نفس را این هر سه وصف آمد عیان
آنچه اسرار است ناید بر زبان
❈۴❈
گرچه گفتند این معانی نارواست
با تو رمزی باز گویم از کجاست
روح حیوانی بد اول نام او
در وجود آدمی آرام او
❈۵❈
روح قدسی چون بدوسایه فکند
شد ز الهام الهی سربلند
گفتگویش داد و نفسش نام کرد
از بدو نیکش همه اعلام کرد
❈۶❈
نفس تو چون مرکب جان و دلست
راه بی مرکب بریدن مشکلست
پاسبان مرکب خود باش و خیز
تا سوار آئی بروز رستخیز
❈۷❈
دانش نفس ار نباشد حاصلت
کی خبر یابی تو از جان و دلت
کامنت ها