حسینی:چون سمند فکرتم جولان نمود گوی معنی از دو عالم در ربود
❈۱❈
چون سمند فکرتم جولان نمود
گوی معنی از دو عالم در ربود
پرتو عشق آمد این افسانه چیست
آشنا داند که این بیگانه نیست
❈۲❈
عالمی دانم به گفتگوی عشق
در میان یک تن ندارد بوی عشق
عشق بر چرخ حقیقت اختراست
از محبت یک قدم بالاتر است
❈۳❈
عشق بر نابودنی سودا کند
عشق در ویرانه ها غوغا کند
عشق را یکسان نماید کفر و دین
عشق را نبود غم شک و یقین
❈۴❈
عشق شاهان را چه در تاب افکند
خلوتی را در خرابات افکند
عشق غواصست در دریای حق
مرکبش روحست در دریای حق
❈۵❈
شهسوار عشق چون لشکر کشد
خواجه را در خدمت چاکر کشد
در حقیقت حل مشکلهاست عشق
صیقل آئینه دلهاست عشق
❈۶❈
ضد عقلست این حکایت گوشدار
تا بعقل اندر نکوشی هوشدار
عقل گوید جبه و دستار کو
عشق گوید خانه خَمار کو
❈۷❈
عقل هستی میکند کاین درخور است
عشق مستی میکند کاین خوشتر است
عقل میگوید پریشانی مکن
عشق میخندد که نادانی مکن
❈۸❈
عقل گوید کارسازی میکنم
عشق گوید پاکبازی میکنم
عقل میسازد که این آسوده کیست
عشق میسوزد که این آلودگیست
❈۹❈
عقل میخندد که این ننگست و نام
عشق میپرد که این دانه است و دام
عقل گوید که خدائی می کنم
عشق گوید پارسائی میکنم
❈۱۰❈
عشق هم جویای عشق است ای پسر
جان جانها جای عشق است ای پسر
ملک عشق آمد ورای کاینات
فارغ از غوغای افعال و صفات
❈۱۱❈
عشق و عاشق را قلم در کش تمام
تا همه معشوق ماند والسلام
گر ز معشوقت خیالی بر سر است
نیست معشوق آن خیالی دیگراست
❈۱۲❈
هرچه در فهم تو آید آن توئی
برگذر اینجا نمی گنجد دوئی
عشق را گیرم که در قرآن نگفت
عشق را در گنج ما اوحی نهفت
❈۱۳❈
رَب ارنی از زبان عشق گفت
لی مَعَ اللّه از زبان عشق سفت
عشق نبود پیشه هربوالهوس
عشق را هم عاشقان دانند و بس
کامنت ها