اقبال لاهوری:شنیدم مرگ با یزدان چنین گفت چه بی نم چشمن کز گل بزاید
❈۱❈
شنیدم مرگ با یزدان چنین گفت
چه بی نم چشمن کز گل بزاید
چو جان او بگیرم شرمسارم
ولی او را ز مردن عار ناید
کامنت ها