گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

اقبال لاهوری:سر گذشت آدم اندر شرق و غرب بهر خاکی فتنه های حرب و ضرب

❈۱❈
سر گذشت آدم اندر شرق و غرب بهر خاکی فتنه های حرب و ضرب
یک عروس و شوهر او ما همه آن فسونگر بی همه هم با همه
❈۲❈
عشوه های او همه مکر و فن است نی از آن تو نه از آن من است
در نسازد با تو این سنگ و حجر این ز اسباب حضر تو در سفر
❈۳❈
اختلاط خفته و بیدار چیست ثابتی را کار با سیار چیست
حق زمین را جز متاع ما نگفت این متاع بی بها مفت است مفت
❈۴❈
ده خدایا نکته ئی از من پذیر رزق و گور از وی بگیر او را مگیر
صحبتش تا کی تو بود و او نبود تو وجود و او نمود بی وجود
❈۵❈
تو عقابی طایف افلاک شو بال و پر بگشا و پاک از خاک شو
باطن «الارض ﷲ» ظاهر است هر که این ظاهر نبیند کافر است
❈۶❈
من نگویم در گذر از کاخ و کوی دولت تست این جهان رنگ و بوی
دانه دانه گوهر از خاکش بگیر صید چون شاهین ز افلاکش بگیر
❈۷❈
تیشهٔ خود را به کهسارش بزن نوری از خود گیر و بر نارش بزن
از طریق آزری بیگانه باش بر مراد خود جهان نو تراش
❈۸❈
دل به رنگ و بوی و کاخ و کو مده دل حریم اوست جز با او مده
مردن بی برگ و بی گور و کفن گم شدن در نقره و فرزند و زن
❈۹❈
هر که حرف لااله از بر کند عالمی را گم بخویش اندر کند
فقر جوع و رقص و عریانی کجاست؟ فقر سلطانی است رهبانی کجاست؟

فایل صوتی جاویدنامه بخش ۲۴ - ارض ملک خداست

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها