گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

اقبال لاهوری:ز خاک خویش طلب آتشی که پیدا نیست تجلی دگری در خور تقاضا نیست

❈۱❈
ز خاک خویش طلب آتشی که پیدا نیست تجلی دگری در خور تقاضا نیست
نظر بخویش چنان بسته ام که جلوه دوست جهان گرفت و مرا فرصت تماشا نیست
❈۲❈
به ملک جم ندهم مصرع نظیری را «کسی که کشته نشد از قبیلهٔ ما نیست»
اگرچه عقل فسون پیشه لشکری انگیخت تو دل گرفته نباشی که عشق تنها نیست
❈۳❈
تو ره شناس نئی وز مقام بیخبری چه نغمه ایست که در بربط سلیمی نیست
ز قید و صید نهنگان حکایتی آور مگو که زورق ما روشناس دریا نیست
❈۴❈
مرید همت آن رهروم که پا نگذاشت به جاده ئی که در و کوه و دشت و دریا نیست
شریک حلقهٔ رندان باده پیما باش حذر ز بیعت پیری که مرد غوغا نیست

فایل صوتی جاویدنامه بخش ۳۹ - نوای حلاج

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها

مهدی کریمی
2016-01-04T00:58:40
یکی از زیباترین تضمین ها ی ادبیافارسی در بیت سوم این شعر دیده می شود ، آنجا که شاعر مصراعی را از نظیری تضمین کرده است.