اقبال لاهوری:هنوز همنفسی در چمن نمیبینم بهار میرسد و من گل نخستینم
❈۱❈
هنوز همنفسی در چمن نمیبینم
بهار میرسد و من گل نخستینم
به آب جو نگرم خویش را نظاره کنم
به این بهانه مگر روی دیگری بینم
❈۲❈
به خامهای که خط زندگی رقم زده است
نوشتهاند پیامی به برگ رنگینم
دلم به دوش و نگاهم به عبرت امروز
شهید جلوهٔ فردا و تازه آئینم
❈۳❈
ز تیره خاک دمیدم قبای گل بستم
وگرنه اختر واماندهای ز پروینم
کامنت ها