اقبال لاهوری:پرسیدم از بلند نگاهی حیات چیست گفتا مئی که تلخ تر او نکوتر است
❈۱❈
پرسیدم از بلند نگاهی حیات چیست
گفتا مئی که تلخ تر او نکوتر است
گفتم که کرمک است و ز کل سر برون زند
گفتا که شعله زاد مثال سمندر است
❈۲❈
گفتم که شر بفطرت خامش نهاده اند
گفتا که خیر او نشناسی همین شر است
گفتم که شوق سیر نبردش بمنزلی
گفتا که منزلش بهمین شوق مضمر است
❈۳❈
گفتم که خاکی است و بخاکش همی دهند
گفتا چو دانه خاک شکافد گل تر است
کامنت ها