گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

اقبال لاهوری:مرا ز دیدهٔ بینا شکایت دگر است که چون بجلوه در آئی حجاب من نظر است

❈۱❈
مرا ز دیدهٔ بینا شکایت دگر است که چون بجلوه در آئی حجاب من نظر است
به نوریان ز من پا به گل پیامی گوی حذر ز مشت غباری که خویشتن نگر است
❈۲❈
نوا زنیم و به بزم بهار می سوزیم شرر به مشت پر ما ز ناله سحر است
ز خود رمیده چه داند نوای من ز کجاست جهان او دگر است و جهان من دگر است
❈۳❈
مثال لاله فتادم بگوشهٔ چمنی مرا ز تیر نگاهی نشانه بر جگر است
به کیش زنده دلان زندگی جفا طلبی است سفر به کعبه نکردم که راه بی خطر است
❈۴❈
هزار انجمن آراستند و بر چیدند درین سراچه که روشن ز مشعل قمر است
ز خاک خویش به تعمیر آدمی بر خیز که فرصت تو بقدر تبسم شرر است
❈۵❈
اگر نه بوالهوسی با تو نکته ئی گویم که عشق پخته تر از ناله های بی اثر است
نوای من به عجم آتش کهن افروخت عرب ز نغمهٔ شوقم هنوز بی خبر است

فایل صوتی پیام مشرق بخش ۲۱۹ - مرا ز دیدهٔ بینا شکایت دگر است

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها