گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

اقبال لاهوری:موج را از سینهٔ دریا گسستن می‌توان بحر بی‌پایان به جوی خویش بستن می‌توان

❈۱❈
موج را از سینهٔ دریا گسستن می‌توان بحر بی‌پایان به جوی خویش بستن می‌توان
از نوایی می‌توان یک شهر دل در خون نشاند یک چمن گل از نسیمی سینه خستن می‌توان
❈۲❈
می‌توان جبریل را گنجشک دست‌آموز کرد شهپرش با موی آتش دیده بستن می‌توان
ای سکندر سلطنت نازک‌تر از جام جم است یک جهان آیینه از سنگی شکستن می‌توان
❈۳❈
گر به خود محکم شوی سیل بلاانگیز چیست مثل گوهر در دل دریا نشستن می‌توان
من فقیرم بی‌نیازم مشربم این است و بس مومیایی خواستن نتوان ، شکستن می‌توان

فایل صوتی پیام مشرق بخش ۲۳۳ - موج را از سینهٔ دریا گسستن می‌توان

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها

دکتر ارسطو میرانی
2016-03-10T15:19:38
آلبرت بندورا روانشاس معاصر آمریکایی مفهوم self-efficacy را وارد ادبیات روانشناختی کرد. منظور وی از خودکارآمدی، درک فرد از توانایی ها و استعدادهای خویش و آگاهی از قابلیت های خود برای مقابله با مجموعه شرایط خاصی بود که در زندگی خود با آنها موجه می شود. او در سال 2004 مقاله ای درباره نقش خودکار آمدی در مواجهه انسان با بلایای گوناگون را منتشر نمود که چکیده آن در این مصراع اقبال لاهوری آمده است: گر بخود محکم شوی سیل بلا انگیز چیست؟