گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

اقبال لاهوری:حکیم: «بنی آدم اعضای یکدیگرند»

❈۱❈
حکیم: «بنی آدم اعضای یکدیگرند»
همان نخل را شاخ و برگ و برند دماغ ار خردزاست از فطرت است
❈۲❈
اگر پا زمین‌ساست از فطرت است یکی کارفرما ، یکی کارساز
نیاید ز محمود کار ایاز نبینی که از قسمت کار زیست
❈۳❈
سراپا چمن می‌شود خار زیست مرد مزدور:
فریبی به حکمت مرا ای حکیم که نتوان شکست این طلسم قدیم
❈۴❈
مس خام را از زر اندوده‌ای مرا خوی تسلیم فرموده‌ای
کند بحر را آبنایم اسیر ز خارا برد تیشه‌ام جوی شیر
❈۵❈
حق کوهکن دادی ای نکته‌سنج به پرویز پرکار و نابرده رنج
خطا را به حکمت مگردان صواب خضر را نگیری به دام سراب
❈۶❈
به دوش زمین بار، سرمایه‌دار ندارد گذشت از خور و خواب و کار
جهان راست بهروزی از دست مزد ندانی که این هیچ کار است دزد
❈۷❈
پی جرم او پوزش آورده‌ای به این عقل و دانش فسون خورده‌ای

فایل صوتی پیام مشرق بخش ۲۷۲ - محاوره ما بین حکیم فرانسوی اوگوست کنت و مرد مزدور

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها