اقبال لاهوری:لاک: ساغرش را سحر از بادهٔ خورشید افروخت
❈۱❈
لاک:
ساغرش را سحر از بادهٔ خورشید افروخت
ورنه در محفل گل لاله تهی جام آمد
کانت:
❈۲❈
فطرتش ذوق می آینه فامی آورد
از شبستان ازل کوکب جامی آورد
برگسن:
نه مئی از ازل آورد نه جامی آورد
❈۳❈
لاله از داغ جگر سوز دوامی آورد
کامنت ها