گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

اقبال لاهوری:جهان رنگ و بو پیدا تو میگوئی که راز است این یکی خود را بتارش زن که تو مضراب و ساز است ا...

جهان رنگ و بو پیدا تو میگوئی که راز است این
یکی خود را بتارش زن که تو مضراب و ساز است این
❈۱❈
نگاه جلوه بدمست از صفای جلوه می لغزد تو میگوئی حجابست این نقابست این مجاز است این
بیا در کش طناب پرده های نیلگونش را که مثل شعله عریان بر نگاه پاکباز است این
❈۲❈
مرا این خاکدان من ز فردوس برین خوشتر مقام ذوق و شوقست این حریم سوز و ساز است این
زمانی گم کنم خود را زمانی گم کنم او را زمانی هر دو را یابم چه رازست این چه رازست این

فایل صوتی زبور عجم بخش ۱۲۴ - جهان رنگ و بو پیدا تو میگوئی که راز است این

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها

بتشکن
2013-03-04T00:25:50
انتظاری نیست که کسی حاشیه بر این اشعار بزنه این شعر یک شاعره هندیه که هر چقدر هم بخواد از سبک هندی پیروی نکنه نتونه به هر حال توجه داشته باشین سوالات فیلسوفانه به همراه جواب و برانگیختن تفکر هم در مضمون و هم در نوع چینش واژه ها هست خواهشا کسی که میخونه شاکی نشه که این چه حور شعریه چون این موضوع که شاعر داره دربارش حرف میزنه لازمش همین تفکر برانگیزی و پیکیدن در واژه هاست تا اپر کسی خواست بفهمه کامل بفهمه و کسی که نخواست یا نتونست اصلا نفهمهدردا که این معما شرح و بیان ندارد و اگر هم خواستی شرحش بدی میشه اشعاری مثل غزلهای بیدل و اقبال