اقبال لاهوری:من بندهٔ آزادم عشق است امام من عشق است امام من عقل است غلام من
❈۱❈
من بندهٔ آزادم عشق است امام من
عشق است امام من عقل است غلام من
هنگامهٔ این محفل از گردش جام من
این کوکب شام من این ماه تمام من
❈۲❈
جان در عدم آسودهٔ بی ذوق تمنا بود
مستانه نوا ها زد در حلقه دام من
ای عالم رنگ و بو این صحبت ما تا چند
مرگست دوام تو عشق است دوام من
❈۳❈
پیدا به ضمیرم او پنهان به ضمیرم او
این است مقام او دریاب مقام من
کامنت ها