اقبال لاهوری:غلام زنده دلانم که عاشق سره اند نه خانقاه نشینان که دل بکس ندهند
❈۱❈
غلام زنده دلانم که عاشق سره اند
نه خانقاه نشینان که دل بکس ندهند
به آن دلی که برنگ آشنا و بیرنگ است
عیار مسجد و میخانه و صنم کده اند
❈۲❈
نگاه از مه و پروین بلند تر دارند
که آشیان بگریبان کهکشان ننهند
برون ز انجمنی در میان انجمنی
بخلوت اند ولی آنچنان که با همه اند
❈۳❈
بچشم کم منگر عاشقان صادق را
که این شکسته بهایان متاع قافله اند
به بندگان خط آزادگی رقم کردند
چنانکه شیخ و برهمن شبان بی رمه اند
❈۴❈
پیاله گیر که می را حلال می گویند
حدیث اگرچه غریب است راویان ثقه اند
کامنت ها