گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

اقبال لاهوری:گنه‌کار غیورم مزد بی‌خدمت نمی‌گیرم از آن داغم که بر تقدیر او بستند تقصیرم

❈۱❈
گنه‌کار غیورم مزد بی‌خدمت نمی‌گیرم از آن داغم که بر تقدیر او بستند تقصیرم
ز فیض عشق و مستی برده‌ام اندیشه را آنجا که از دنباله چشم مهر عالم‌تاب می‌گیرم
❈۲❈
من از صبح نخستین نقشبند موج و گردابم چو بحر آسوده می‌گردد ز طوفان چاره برگیرم
جهان را پیش ازین صد بار آتش زیر پا کردم سکون و عافیت را پاک می‌سوزد بم و زیرم
❈۳❈
از آن پیش بتان رقصیدم و زنار بربستم که شیخ شهر مرد باخدا گردد ز تکفیرم
زمانی رم کنند از من زمانی با من آمیزند درین صحرا نمی‌دانند صیادم که نخچیرم
❈۴❈
دل بی‌سوز کم گیرد نصیب از صحبت مردی مس تابیده‌ای آور که گیرد در تو اکسیرم

فایل صوتی زبور عجم بخش ۹۶ - گنه‌کار غیورم مزد بی‌خدمت نمی‌گیرم

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها