گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

اقبال لاهوری:جهان کورست و از آئینهٔ دل غافل افتاد است ولی چشمی که بینا شد نگاهش بر دل افتاد است

❈۱❈
جهان کورست و از آئینهٔ دل غافل افتاد است ولی چشمی که بینا شد نگاهش بر دل افتاد است
شب تاریک و راه پیچ پیچ و بی یقین راهی دلیل کاروان را مشکل اندر مشکل افتاد است
❈۲❈
رقیب خام سودا مست و عاشق مست و قاصد مست که حرف دلبران دارای چندین محمل افتاد است
یقین مؤمنی دارد گمان کافری دارد چه تدبیر ای مسلمانان که کارم با دل افتاد است
❈۳❈
گهی باشد که کار ناخدائی میکند طوفان که از طغیان موجی کشتیم بر ساحل افتاد است
نمیدانم که داد این چشم بینا موج دریا را گهر در سینهٔ دریا خزف بر ساحل افتاد است
❈۴❈
نصیبی نیست از سوز درونم مرز و بومم را زدم اکسیر را بر خاک صحرا باطل افتاد است
اگر در دل جهانی تازه ئی داری برون آور که افرنگ از جراحتهای پنهان بسمل افتاد است

فایل صوتی زبور عجم بخش ۹۷ - جهان کورست و از آئینهٔ دل غافل افتاد است

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها