گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

ایرج میرزا:شد فصل بهار و گُل صلا داد بر چهرۀ خوب خود صفا داد

❈۱❈
شد فصل بهار و گُل صلا داد بر چهرۀ خوب خود صفا داد
باد سحری ز آشنایی پیغام وفا به آشنا داد
❈۲❈
بلبل ز فراق چند ماهه باز آمد و شرح ماجرا داد
افسوس که جای تُست خالی ای خانم درة المعالی
❈۳❈
آوخ که بهار ما خزان شد آن روی چو گُل ز ما نهان شد
از چشمۀ چشم ما روان شد
❈۴❈
خوناب جگر ز فُرقتِ تو در باغ نصیب ما فَغان شد
بلبل صفت از فراق رویَت افسوس که جای تُست خالی
❈۵❈
ای خانم درة المعالی گرییم ز درد اشتیاقت
سوزیم در آتش فراقت
❈۶❈
بینیم ز دوستان چو طاقت جفت المیم و یار اندوه
آییم چو بی تو در وثاقت گوییم ز روی درد و حسرت
❈۷❈
افسوس که جای تست خالی ای خانم درة المعالی
از ما چه خلاف دیده بودی کاین گونه مفار نمودی
❈۸❈
رفتی و ز دست ما ربودی
سر رشتۀ اتحاد ما را در خاک سیه چرا غنودی
❈۹❈
جای تو به روی چشم ما بود افسوس که جای تست خالی
ای خانم درة المعالی

فایل صوتی قالب‌های نو شمارهٔ ۱ - در رثاء درة المعالی

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها