ایرانشان:چو یک نیمه ره زیر پی کرد کوش سپاهی گزین کرد پولادپوش
❈۱❈
چو یک نیمه ره زیر پی کرد کوش
سپاهی گزین کرد پولادپوش
شمار سپه بود خود صد هزار
همه ساخته در خورِ کارزار
❈۲❈
بفرمودشان تاختن سوی چین
ز ناگه شدن بر سر آتبین
سپه بر در شهر خمدان شتافت
تهی دید دروازه، دشمن نیافت
❈۳❈
در آن شهر یک روز دم بر زدند
شب آمد یکی رای دیگر زدند
چنین یافتند آگهی ز آتبین
که رفته ست بر راه دریای چین
❈۴❈
چو تنگ اندر آورد سالارِ کوش
سپاهش چو دریا برآمد بجوش
به رفتن ندیدند چاره دگر
کشیدند بر بارگی بارکر
❈۵❈
طلایه چو از دور گرد سپاه
بدید، آگهی برد نزدیک شاه
بزد کوس و لشکر همه برنشست
سوی نیزه و تیغ بردند دست
❈۶❈
چنان حمله کردند گردان جنگ
که از روی خورشید بردند رنگ
ز گرز گران و ز پولاد خشت
پر از موج خون گشت هامون و کشت
❈۷❈
گهی چینیان پشت برگاشتند
گهی دشمن از جای برداشتند
کامنت ها