گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

ایرانشان:چو انبوه شد رزم و دید آتبین کجا چیره گشتند گردان چین

❈۱❈
چو انبوه شد رزم و دید آتبین کجا چیره گشتند گردان چین
بزد ران و شبرنگ را تیز کرد ز خون گریزنده پرهیز کرد
❈۲❈
گروهی دلیران پس پشت او درفشان یکی تیغ بر دست او
بهم برفگند آن سپه را چنان که نشناخت دشمن رکاب از عنان
❈۳❈
بکشت اندر آن حمله چندان سوار که خون شد روان چون یکی جویبار
شب آمد ز کشتن کشیدند دست سپهدار چین باز پستر نشست
❈۴❈
از آن رزم بُد آتبین شادکام ز بهر بزرگان می آورد و جام
به بزم اندرون مهربانی نمود چو در رزم جوش جوانی نمود
❈۵❈
چنین گفت کامروز دادیم داد و زاین رزم پیروز گشتیم شاد
اگر پیشم آید چنین صد سپاه چو بی کوش باشد ندارم به کاه
❈۶❈
ولیکن چنین است ما را گمان که آن دیو چهره زمان تا زمان
به ما گر سپاهی گران آورد از ایران بسی سروران آورد
❈۷❈
که داند که چون باشد این کار ِ زار که پیروز برگردد از کارزار
اگرچه بود تیز جنگی پلنگ نه هر بار پیروز باشد به جنگ
❈۸❈
به سنگ ارچه ماند به سختی سبوی نه همواره باز آورندش ز جوی
همان به که پیروز و آراسته به دریا برانیم با خواسته
❈۹❈
همانا فزون است کشتی دویست بدین مرز بودن کنون روی نیست
بزرگان پسندیده دیدند رای بر او خواندند آفرین خدای
❈۱۰❈
همان شب به کشتی کشیدند بار به دریا کشیدند با شهریار
روان گشت کشتی به یک ره دویست تو گفتی به دریا کنون راه نیست
❈۱۱❈
چو خورشید بر دشت لشکر کشید طلایه نگه کرد و کس را ندید
ز رفتن سپه را چو آگاه کرد برآن سرکشان رنج کوتاه کرد
❈۱۲❈
سپه تا به نزدیک دریا بتاخت همی نعره از چرخ برتر فراخت
ز چیزی که بردند، بگذاشتند از او چینیان بهره برداشتند
❈۱۳❈
بدیشان رسیدند روز دهم جهانگیر کوش و سپاهش بهم
همی دست بر دست زد از دریغ کز او آتبین یافت راه گریغ
❈۱۴❈
سپاهش فرود آمد آن جایگاه برآسود یک روز از رنج راه

فایل صوتی کوش‌نامه بخش ۱۲۶ - پیروزی آتبین و بردن غنیمتها به دریا

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها