گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

ایرانشان:فرستاد نامه به ضحاک شاه که چو من بدین جا کشیدم سپاه

❈۱❈
فرستاد نامه به ضحاک شاه که چو من بدین جا کشیدم سپاه
به فرّ شهنشاه گیتی خدای ز دشمن سواری ندیدم بجای
❈۲❈
ز دارای ماچین رسید آن گزند که بر لشکر ما شکن برفگند
نهان سر یکی کرد با دشمنان به دریا گذر دادشان چون زنان
❈۳❈
چو این را به نزدیک ما شد درست بدو نامه کردم بخوبی نخست
بخواندمش پیشم، نیامد ز راه ز دریا بدان سر کشیدم سپاه
❈۴❈
یله کرد جای و سپه برگرفت ز کیماک بر راه تبّت برفت
به نزدیک تبّت رسیدم بدوی براندم ز خون دلیرانش جوی
❈۵❈
به دو نیمه او را فگندم به خاک ز سمّ سمندم تنش گشت چاک
همه دشمن شاه بادا چنین به فرّ وی آباد روی زمین
❈۶❈
سپاهی نشاندم به دریا کنار که مرغ اندر آن ره نیابد گذار
اگر دشمن آید به زنهار شاه گر از تنگی و بند یابد پناه
❈۷❈
.............................. ..............................
وز آن جا سوی شهر خمدان کشید سپه صد هزار از یلان برگزید
❈۸❈
یکی مرد را داد شاور به نام دلیری هشیوار با رای و کام
به دریا فرستاد و اندرز کرد مر او را سپهدار آن مرز کرد

فایل صوتی کوش‌نامه بخش ۱۳۰ - نامه کردن کوش به سوی ضحّاک و دادن خبر مرگ بهک

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها