گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

ایرانشان:جهاندیده گوید که در مرز چین بود سیصد و شصت شهر گزین

❈۱❈
جهاندیده گوید که در مرز چین بود سیصد و شصت شهر گزین
همه شهرها یکسر آباد بود اگرچه ز چین رنج و بیداد بود
❈۲❈
به هر شهر شاهی ز درگاه کوش نشسته به شادی و با نای و نوش
چو فرخار و چون تبّت و قندهار پر از خوبرویان چون نوبهار
❈۳❈
به هر مرزبانی یکی نامه کرد وزآن غم ستم بر سر خامه کرد
که باید که رنجی به تن برنهید مرا هر کسی ماهچهری دهید
❈۴❈
دلارام و دوشیزه و خوبروی گل اندام و سیمینبر و مشکموی
چو نامه بدان مرزداران رسید کس از رای او هیچ چاره ندید
❈۵❈
به یک بار سیصد بت و شصت ماه به فرمان رسیدند نزدیک شاه
چو آن دلبران را به دیده بدید دلش را همی شادکامی رسید
❈۶❈
ببودی شب و روز با دلبری بدادیش هرگونه ای زیوری
چو از بستر شاه برخاستی تنش را به زیور بیاراستی
❈۷❈
فرستادی او را برِ دخترش نمودی بدان جامه و زیورش
چو دیدی مرآن دلبران را به چشم فزودیش بر اختر خویش خشم
❈۸❈
بخستی دلش سخت و بگریستی بدان شور بختی همی زیستی
سر از گردن آویخته روز و شب ز تیمار بسته ز گفتار لب
❈۹❈
زن ارکام جوید نیایدش باک گر اندازد او خویشتن در هلاک
وگر تیغ بیند، رسیده به کام نه برگردد او نارسیده به کام
❈۱۰❈
به یک سال نوبت بپایان رسید که آن دختران را یکایک بدید
سر سال نو سیصد و شصت یار رسیدند از آن مرزداران بار

فایل صوتی کوش‌نامه بخش ۱۷۱ - دختر خواستن کوش از شهرهای چین

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها