گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

ایرانشان:سرِ ماه پیش گروهی رسید کز آن سان دگر آدمی کس ندید

❈۱❈
سرِ ماه پیش گروهی رسید کز آن سان دگر آدمی کس ندید
سرِ اسب و آواز مرغان خُرد سکندر همه دل بدیشان سپرد
❈۲❈
بدان تا بداند زبانشان مگر بسی رنج دید و ندید ایچ بر
نه کس ترجمان یافت اندر میان دژم گشت از او خسرو رومیان
❈۳❈
چو شب تیره شد پیش یزدان بپای همی گفت کای داور رهنمای
سزد گر بیاموزی آوازشان مرا، تا شوم آگه از رازشان
❈۴❈
ز من بنده گفتار ایشان مپوش بود کآگهی یابم از کار کوش
چو گسترد بر دشت، خورشید، فر سراسر زمین گشت همرنگ زر
❈۵❈
سکندر بیامد به دیدارشان همان گاه دریافت گفتارشان
بدانست کایزد گشاده ست راز فرود آمد از اسب و بردش نماز
❈۶❈
همی گفت کای پاک فریادرس درِ بسته نگشایدم جز تو کس
بپرسید از ایشان ز کار خورش که چون است و از چیست این پرورش
❈۷❈
چنین داد پاسخ کسی ز آن میان که ما را خورش هست از این ماهیان
ز تخم گیاه و ز میوه خوریم چو یابیم از این هر سه برنگذریم
❈۸❈
بدو گفت کاندر میان گروه یکی مرد یابیم دانش پژوه
که بشناسد او روز نیک از گزند بداند شمار سپهر بلند
❈۹❈
وُ پیری هشومند با فرّهی که دارد ز شاهان پیش آگهی
چنین داد پاسخ که ایدر کسی نیابی که دارد ز دانش بسی
❈۱۰❈
مگر آن که ایدر ز یک روزه راه یکی دانشی هست همچهر شاه
هشومند پیری مهانش به نام همانا بیابد از او شاه کام
❈۱۱❈
یکی خانه کرده ست بر تیغ کوه گزیده جدایی و دور از گروه
ز گنجی فزون آیدش خواسته همه کار او خوب و آراسته
❈۱۲❈
همه بودنیها بگوید درست به دانش بر او کس فزونی نجست
سرِ سالِ نو ما همه همگروه از ایدر بتازیم تا تیغِ کوه
❈۱۳❈
بر آن پیرِ دانا ستایش کنیم فراوان مر او را نیایش کنیم
هر آنچ اندر آن سال خواهد رسید سراسر کند پیر، ما را پدید
❈۱۴❈
درستی و بیماری و نیک و بد فراخی و تنگی که ما را رسد

فایل صوتی کوش‌نامه بخش ۲۴ - اسب چهرگان

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها