گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

ایرانشان:چو بی شاه شد سوی شهر آن سپاه خروش آمد از کوی و بازارگاه

❈۱❈
چو بی شاه شد سوی شهر آن سپاه خروش آمد از کوی و بازارگاه
سپاهی و شهری برآمد بهم گروهی ز شادی، گروهی ز غم
❈۲❈
خروشی برآمد ز ایوان کوش که زارا، یلا، شاه پولادپوش
بتانش همه پرده برداشتند غریو از بر چرخ بگذاشتند
❈۳❈
ز خوبان همه شهر غلغل گرفت گل تازه و مشک و سنبل گرفت
سپاهی و شهری شدند انجمن جوانان و پیران همه رایزن
❈۴❈
که ما از پس شاه چین چون کنیم وگر دیده و دل پُر از خون کنیم
ز ما شهر نتوان ستد هیچ کس نگهداشت باید شب و روز و بس
❈۵❈
که مُردن به شهر از برِ شاه خویش به از زنده در دستبدخواه خویش
ز بهر زن و بچّه و جان و چیز بکوشیم چندان که نیروست تیز
❈۶❈
برآن بر نهادند مردم دو بهر که رزم آورند و بدارند شهر
به دروازه ها بخش کردند باز سپاهی و شهری که بُد رزمساز
❈۷❈
به دروازه ها لشکر انبوه شد ز جوشن سر باره چون کوه شد
سری را سپردند از آن هر دری درفشی برافراخت هر سروری
❈۸❈
همه باره شد سرخ و زرد و بنفش ز بس گونه گون پرنیانی درفش

فایل صوتی کوش‌نامه بخش ۲۴۴ - آمادگی چینیان برای ادامه ی جنگ

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها